با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر که این سوره را در هر ماه یک بار قرائت کند، در روز قیامت از جمله کسانی است که هیچ خوف و ترسی و هیچ حزن و اندوهی ندارد و هر کس در روزهای جمعه این سوره را بخواند، در زمره کسانی است که خداوند از آنها حسابرسی نمی کند، بدانید در آن آیات محکمی است؛ پس آن را فرو نگذارید، زیرا آنها در روز قیامت به سود قاریان خود شهادت می دهند. در روایتی دیگر از ایشان رسیده است: «قرائت کننده سوره اعراف در روز قیامت از کسانی است که ایمن هستند» تفسير آیات 50 و 51 سوره اعراف: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۵۰﴾ و دوزخيان بهشتيان را آواز مى دهند كه از آن آب يا از آنچه خدا روزى شما كرده بر ما فرو ريزيد مى گويند خدا آنها را بر كافران حرام كرده است (۵۰)
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۵۱﴾ همانان كه دين خود را سرگرمى و بازى پنداشتند و زندگى دنيا مغرورشان كرد پس همان گونه كه آنان ديدار امروز خود را از ياد بردند و آيات ما را انكار می کردند ما [هم] امروز آنان را از ياد مى بريم (۵۱)
تفسير: پس از آنكه بهشتيان و دوزخيان هر كدام در محل مناسب خود مستقر شدند، گفتگوهایى در ميان آنها رد و بدل مى شود كه نتيجه آن مجازات و كيفرى است روحانى و معنوى براى دوزخيان .
نخست دوزخيان كه در وضع بسيار ناگوارى به سر مى برند فرياد مى زنند و از بهشتيان تمناى آب و ارزاق بهشتى مى نمايند تا عطش سوزان خود را تسكين بخشند و از آلام خود بكاهند (و نادى اصحاب النار اصحاب الجنة ان افيضوا علينا من الماء او مما رزقكم الله). ولى بلافاصله بهشتيان دست رد بر سينه آنها زده و مى گويند خداوند اينها را بر كافران تحريم كرده است (قالوا ان الله حرمهما على الكافرين ).
در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد: 1 - قرآن گفتگوى دوزخيان با بهشتيان را با جمله (نادى) كه معمولا براى سخن گفتن از دور است آورده و اين نشان مى دهد كه در ميان اين دو گروه فاصله بسيار زيادى است، البته اين موضوع هيچ بعيد نيست كه حتى تا ميليونها فرسنگ فاصله سخن يكديگر را بشنوند و حتى يكديگر را در پاره اى از اوقات ببينند. اگر اين موضوع در گذشته ممكن بود براى بعضى مشكلى ايجاد كند، در عصر و زمان ما كه انتقال صداها و تصويرها از فاصله هاى بسيار دور در همين جهان حل شده است جاى تعجب نخواهد بود.
2 - نخستين تقاضاى دوزخيان در آيه فوق همان آب ذكر شده و اين طبيعى است كه شخصى كه در آتش مى سوزد، قبل از هر چيز آب مى طلبد تا عطش سوزان خود را تسكين بخشد.
3- جمله مما رزقكم الله (از آنچه خدا به شما روزى داده ) كه تعبيرى است سربسته و توأم با يك نوع ابهام نشان می دهد كه حتى دوزخيان نمىتوانند از ماهيت و انواع نعمتهاى بهشتى آگاه شوند. اين موضوع با بعضى از احاديث كه مى گويد در بهشت نعمتهایى است كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و به فكر هيچ انسانى نگذشته است، كاملا تطبيق مى كند.
4 - جمله (ان الله حرمهما على الكافرين ) (خداوند آنها را بر كافران حرام كرده ) اشاره به اين است كه بهشتيان مضايقه اى از بخشيدن اين نعمتها ندارند زيرا نه چيزى از آنها كم مى شود و نه در درون سينه، كينه اى نسبت به كسى دارند. حتى نسبت به دشمنان؛ ولى وضع دوزخيان آنچنان است كه نمى توانند از نعمتهاى بهشتى بهره گيرند، اين تحريم در حقيقت يك نوع تحريم تكوينى است. همانند محروميت بسيارى از بيماران از غذاهاى لذيذ و رنگارنگ.
در آيه بعد سبب محروميت آنها تشريح مى شود و با ذكر صفات دوزخيان روشن مى سازد كه اين سرنوشت شوم را خودشان براى خويشتن فراهم ساخته اند. نخست مى گويد: آنها كسانى هستند كه دين و مذهب خود را به سرگرمى و بازى گرفتند (الذين اتخذوا دينهم لهوا و لعبا) و زندگى دنيا آنها را فريب داد و مغرور ساخت (و غرتهم الحياة الدنيا).
اين امور سبب شد كه آنها در لجن زار شهوات فرو روند و همه چيز حتى رستاخيز را به دست فراموشى بسپارند و گفتار پيامبران و آيات الهى را انكار كنند. لذا به دنبال آن امروز هم ما آنها را فراموش خواهيم كرد؛ همانگونه كه آنها لقاى چنين روزى را فراموش كردند و همانگونه كه آيات ما را انكار نمودند (فاليوم ننساهم كما نسوا لقاء يومهم هذا و ما كانوا باياتنا يجحدون ).
بديهى است منظور از نسيان و فراموشى كه در اينجا به خدا نسبت داده شده اين است كه با آنها آنچنان رفتار مى كند كه شخص فراموشكار رفتار مى نمايد. درست مثل اينكه انسان به دوست فراموشكارش مى گويد حالا كه تو ما را فراموش كردى، ما هم تو را فراموش خواهيم كرد؛ يعنى با تو رفتار فراموشكارانه مى كنيم.
ضمناً از اين آيه استفاده مى شود كه نخستين مرحله گمراهى و انحراف آن است كه انسان مسائل سرنوشت ساز خود را جدى نگيرد و با آنها به عنوان يك سرگرمى و بازيچه رفتار كند.